یکی از مراسمهای ویژه در منطقه هورامان کردستان، مراسم پیر شالیار است، مراسمی که مردم منطقه به آن عروسی پیرشالیار میگویند و آیینی چندهزارساله است. تاریخ مراسم پیرشالیار، دو بار در سال است. یکی ۱۵ بهمن و دیگری ۱۵ اردیبهشت هر سال. ولی این مراسم که هرساله هزاران نفر را به روستای هورامان میکشاند، چه جور مراسمی است و چرا انقدر طرفدار دارد؟
بعد از پشت سر گذاشتن جادههای پرپیچ و خم و گذشتن از کنار رودخانه سیروان، به روستایی میرسید که زبانزد خاص و عام است. روستایی با معماری پلکانی که به آن اورامان یا هورامان تخت میگویند. و مراسمی دارند که ۲ بار در سال برگزار میشود. کُومْسای در نیمه بهار و عروسی پیرشالیار ۴۵ روز بعد از شروع زمستان.
در عروسی پیر شالیار که در زمستان برگزار میشود، آیینهایی مثل قربانی کردن گاو و گوسفند، پخت آش و گوشت، دفنوازی، سماع، پخش نذری، نماز و ذکر و شبنشینی، سه روز پشت سر هم اجرا شده و سختی راه و سرمای هوا باعث کمتر شدن تعداد گردشگران میشود.
اما مراسم کومسای که به آن مراسم شکستن سنگ مقدس هم میگویند، کمی متفاوتتر است. مراسم کُومسای که در آخرین جمعه قبل از نیمه اردیبهشت ماه (۱۵ اردیبهشت) از اول صبح در مزار پیرشالیار در هورامان برگزار میشود، با فاتحهخوانی، دف نوازی و اجرای مراسم تلیلهخوانی همراه است. و در پایان هر مراسم سنگی را میشکنند که به باور مردم دوباره تا سال بعد رشد میکند. مراسمی که در هر بهار گردشگران زیادی را حتی از کشورهای مختلف به اورامان میکشاند و در سال ۱۳۹۵ بالای هشت هزار به امید دیدنش به هورامان رفتند.
ریشه مراسم پیرشالیار
در افسانههای مردم منطقه اورامانات پیری اسطورهای به نام پیر شالیار است. و میگویند از موبدان عبدالقادر گیلانی از عارفان و شعرای قرن پنج و ششم بوده.
ماجرا از این قرار است که شاه بهار خاتون، کر و لال است و تمام طبیبان از مداوایش عاجز شدهاند تا اینکه آوازه پیر شالیار به بخارا میرسد. پادشاه بخارا هم شرط کرده است که هر کسی دخترش را شفا دهد او را به عقدش درمیآورد. بالاخره عموی پادشاه با عدهای از اطرافیان پادشاه به سمت اورامان حرکت میکنند. همینکه نزدیک روستای اورامان تخت میشوند، گوشهای دختر به طور آنی شفا پیدا میکنند و میشنوند.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود. و وقتی که به نزدیکیخانه پیر شالیار میرسند صدای نعره دیوی توجهشان را جلب میکند. دیو از تنورهای که در حال حاضر اهالی به آن تنوره دیوها میگویند و نزدیک خانه پیر شالیار است، به زمین میافتد، کشته شده، و همزمان با آن زبان شاه بهار خاتون هم باز میشود و شروع به حرف زدن میکند. پادشاه دخترش را به عقد پیرشالیار در میآورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا میکنند. و مراسمی که امروز برگزار میشود سالگرد همان روز است.
شروع و پایان مراسم
شروع مراسم عروسی روز چهارشنبه است. مراسمی که سه روز طول میکشد. در صبح روز اول دامداران دامهایشان را جلوی خانه پیرشالیار میآورند. بعد از ذبح دامها قسمتی از آن بین مردم تقسیم میشود و بخشی دیگر برای پختن غذا کنار گذاشته میشود. ساعت که نزدیک ۳ شد، همه مردم کارشان را تعطیل میکنند و دست در دست هم به رقص سماع و دف نوازی میپردازند. مراسمی که به خصوص دراویش و پیرهای اورامان در صف اولش هستند. غذای مراسم آش جو یا “هولوشینه تشی” یعنی همان غذایی است که ۹۵۰ سال پیش در مراسم پیر شالیار میپختند. در هر مراسم عروسی پیرشالیان، حدود چهارصد نفر در حلقه نیایش می نشینند و حدود ۲۰۰ نفر کف می زنند.
در روز آخر (بر خلاف دوروز پیش از آن که تا عصر مراسم برپاست) مردم تا شب میرقصند و ساعاتی از شب را نیز در خانه پیرشالیار میگذرانند. آیینی جمعی که روستای دیدنی هورامان را دیدنیتر از همیشه میکند، مردم روی پشت بامها جمع میشوند. و به تماشای عظمت یک مراسم باشکوه و هماهنگ مینشینند.
دسته:جاذبه
۱ نظر
“در هر مراسم عروسی پیرشالیان، حدود چهارصد نفر در حلقه نیایش می نشینند و حدود ۲۰۰ نفر کف می زنند.”
متن شما خوب اما در قسمت آخر که در بالا کپی کردم اینگونه نیست و در مراسم افرادی از عموم جامعه به ذکر و سماع میپردازند
لطفا اصلاح کنید